کانال مهندس سعید مهدی زاده

کانال مهندس سعید مهدی زاده

دانشجوی کارشناسی ارشد مهندسی کامپیوتر . خادم و دانش آموخته طرح ولایت استانی و کشوری . کاندیدای ششمین دوره انتخابات شورای شهر ارومیه
کانال مهندس سعید مهدی زاده

کانال مهندس سعید مهدی زاده

دانشجوی کارشناسی ارشد مهندسی کامپیوتر . خادم و دانش آموخته طرح ولایت استانی و کشوری . کاندیدای ششمین دوره انتخابات شورای شهر ارومیه

به مناسبت ۱۵ شوال؛ منزلت عبدالعظیم از زبان معصومین(ع)/ عبدالعظیم در کلام علمای اسلام


سیّد جلیل القدر، حضرت عبدالعظیم حسنی، در میان فرزندان ائمه هدی(ع) از مقام و منزلت والایی برخوردار است که غالب دانشمندان و نوابغ عالم اسلام، هر کدام به نوبه خود، او را ستایش کرده اند.

به گزارش خبرگزاری مهر، متن پیش رو به مناسبت ۱۵ شوال، سالروز وفات حضرت عبدالعظیم حسنی از نظر می گذرد؛

حضرت عبدالعظیم حسنی(ع)، در چهارم ربیع الثانی سال ۱۷۳هجری در شهر مدینه چشم به جهان گشود. ایشان فرزند عبداللّه بن علی، از نوادگان امام حسن مجتبی(ع) بود که نسبتش با چهار واسطه به آن حضرت می رسد.

عبدالعظیم، از دانشمندان شیعه و از راویان حدیث ائمه معصومین(ع) و نیز از چهره های بسیار محبوب و مورد اعتماد، نزد اهل بیت عصمت و طهارت(ع) به شمار می رفت. دوران وی، گر چه عصر حاکمیت عباسیان و ایجاد خفقان و سخت گیری نسبت به شیعیان بوده است، ولی مدافعان دین و حافظان مکتب که روایات امامان را ثبت و نقل می کردند، نقش عمده ای در پاسداری و صیانت از فرهنگ والای اهل بیت (ع) داشتند و این بزرگوار نیز یکی از سنگربانان عقیده تابناک تشیع محسوب می شود که در حفظ و انتشار سخنان ائمه اطهار، سخت کوشا بود و ستایشهای فراوان ائمه (ع) از وی نشان دهنده  شخصیت والای علمی و معنوی وی می باشد.

مقام و منزلت عبدالعظیم از زبان معصومین(ع)

شیخ صدوق در کتاب «کمال الدین» می نویسد: «وقتی که حضرت عبدالعظیم (ع) خدمت امام هادی (ع) مشرف شد و عقاید خود را اظهار نمود، امام فرمود: تو از دوستان حقیقی ما هستی.»۱

و نیز مؤلف کتاب «جنةالنعیم» می گوید: شخصی به نام ابا حماد رازی - از شیعیان و موالیان شهر ری - با وجود مشکلات آن زمان به سامراء رفت و خدمت امام زمانش حضرت علی النقی(ع) رسید و مسائلی را پرسید. امام، ضمن پاسخ به مسائل او، فرمود: ای ابا حماد! هرگاه مشکلی از امور دینی برایت پیش آمد، جواب مشکل خود را از عبدالعظیم حسنی بخواه و سلام مرا به او برسان.(۲

عبدالعظیم در کلام علمای اسلام

سیّد جلیل القدر، حضرت عبدالعظیم حسنی، در میان فرزندان ائمه هدی(ع) از مقام و منزلت والایی برخوردار است که غالب دانشمندان و نوابغ عالم اسلام، هر کدام به نوبه خود، باعباراتی بدیع و بیاناتی لطیف، او را ستایش کرده اند؛ که بیان برخی از آنها در اینجا جالب توجه بوده، موجب معرفت بیشتر به آن حضرت می گردد:

شیخ بزرگوار، صدوق می نویسد: «حضرت عبدالعظیم (ع)» شخصی خدا پرست، پارسا و پسندیده ی خدا و رسول خدا - صلی اللّه علیه و آله - و مردم بوده است.» ۴

ـصاحب بن عباد که یکی از علمای اهل تسنن و وزیر فخر الدوله بوده است، می گوید: عبدالعظیم حسنی (ع) مردی با ورع، پارسا و پرهیزگار و دیندار و خدا پرست، معروف به امانت داری و دارای صداقت لهجه، دانای به امور دین و گویای توحید، و عدل بسیار بود. در زمان خودش در علم و ادب و فضل و دانش و تقوا، بعد از امام زمانش، برتمام معاصران خویش برتری داشته، هیچ کس را منزلت او نبوده و به تمام معنا تبعیّت و تقلید از حضرات ائمه (ع) می نمود و در اولاد و احفاد حضرت امام حسن مجتبی (ع) کسی به قدر مرتبه و مقام او نرسیده است. ۵

نجاشی نیز در کتاب «رجال» خود درباره شخصیت حضرت عبدالعظیم می گوید: عبدالعظیم (ع) در حال خوف و فرار از خلیفه، وارد شهر ری گردید و در سرداب منزل یکی از شیعیان ساکن شد؛ وی در آن زیر زمین، که مخفی گاه او بود، روزها را روزه می داشت و شب ها را به نماز مشغول می شد.۶

در محضر سه امام

یکی از ویژگی های مهم در زندگی حضرت عبدالعظیم (ع) این بود که توفیق یافت محضر پرفیض سه حجت الهی را - که عبارتند: از امام رضا، جواد و امام هادی (ع) - درک نماید، از تعالیم آن بزرگواران بهره مند گردد و سخنان و روایات آنان را به نسل های بعد منتقل نماید. وقتی امام رضا (ع) در مدینه به سر می برد، برای حضرت عبدالعظیم (ع) امکان دیدار با حضرتش فراهم بود؛ پس از شهادت آن حضرت، که امامت به امام جواد (ع) رسید، در آن مدت که امام نهم در مدینه بود، این سعادت و توفیق همچنان برای حضرت عبدالعظیم (ع) فراهم بود که با آن حضرت، تماس و دیدار داشته باشد و از دانش آن بزرگوار، بهره گیرد. گاهی نیز سؤالات خود را به صورت نامه از امام می پرسید و جواب مکتوب از امام دریافت می کرد.

سرشارترین و حساس ترین مقطع حیات حضرت عبدالعظیم، دوران امام هادی (ع) بود؛ گرچه امام هادی (ع) بخشی از عمر خویش را در منطقه حفاظت شده نظامی و تحت نظر، در «سامرا» گذراند و در آن دوران، امکان ارتباط شیعیان با آن حضرت، کمتر و با مشکلاتی همراه بود؛ امّا عبدالعظیم حسنی (ع) درهمان زمان هم به محضر امام هادی(ع) می رسید و از او رهنمود می گرفت.

علت هجرت به ری

علت مهاجرت حضرت عبدالعظیم (ع) از مدینه به ری و سکونت در غربت را باید در اوضاع سیاسی و اجتماعی آن عصر، جستجو کرد. خلفای عباسی نسبت به خاندان پیامبر (ص) و شیعیان ائمه (ع) بسیار سخت گیری می کردند. یکی از خشن ترین و بد رفتارترین این خلفا، «متوکل» بود که دوران خلافتش، نه تنها چندین بار مزار سیّدالشهداء (ع) را در کربلا تخریب کرد، از زیارت قبر آن حضرت نیز جلوگری می نمود. امام هادی (ع) با پنج نفر از خلفای عباسی - از جمله متوکّل - هم عصر بود. متوکّل، برای مصون ماندن از خشم انقلابی مردم مظلوم و جلوگیری از تجمع شیعه بر محور وجود امام هادی (ع) آن حضرت را از مدینه به سامرا برد، تا تمامی فعالیت ها و ارتباطات آن امام را زیر نظر داشته باشد حتی چندین بار مأموران خلیفه به خانه ی امام ریختند و با گستاخی تمام، به تفتیش خانه ی آن حضرت پرداختند. وقتی نسبت به امام معصوم، با آن موقعیت حساس، اینگونه برخوردهای تند وجود داشت، درباره پیروان آنان و شخصیت های رده ی بعدی، سختگیری و خوف و خطر بیشتری بود.

از آنجا که حضرت عبدالعظیم (ع) بعضا به خدمت امام هادی (ع) در سامرا می رسید و از محضرش استفاده می نمود، جاسوسان خلیفه ارتباط ایشان را با امام هادی (ع) گزارش نمودند و در پی آن، خلیفه دستور تعقیب و دستگیری وی را صادر کرد و لذا حضرت عبدالعظیم حسنی برای مصون ماندن از خطر خلیفه ی عباسی، خودرا از چشم مأموران پنهان می کرد و در شهرهای مختلف به صورت ناشناس، رفت و آمد می کرد و این وضع ادامه داشت تا اینکه حضرت عبدالعظیم به شهر «ری» رسید و در آنجا قصد اقامت نمود. ۷

غروب خورشید

روزهای پایانی عمر پر برکت حضرت عبدالعظیم (س) با بیماری همراه بود. آن قامت بلند ایمان و تلاش، به بستر افتاده بود و پیروان اهل بیت (ع) در آستانه ی محرومیت از وجود پر خیر و برکت این سیّد کریم قرار گرفته بودند. عبدالعظیم حسنی (ع) علاوه بر رنجی که از بیماری و غربت و دوری از خویشاوندان می برد، اندوه مصیبتهای پیاپی مردم و روزگار تلخ شیعیان در عصر حاکمیت عباسیان، برایش جانکاه بود. او با ذکر پیوسته خدا و عبادت به روح خود آرامش می بخشید و بار غربت و بیماری را بردوش می کشید.

بنابر قول مشهور، خورشید فروزان ری، حضرت عبدالعظیم حسنی (ع) در پانزدهم شوال ۲۵۲هجری، غروب کرد۱۰ و در پی آن شعله ی دیرپای حق و ایمان در آن دیار، فرو خوابید. خبر درگذشت آن بزرگوار، دهان به دهان گشت و مردم شهر، جملگی سیاه پوش شدند و بر در خانه ی آن حضرت صدا به گریه و شیون بلند کردند و پس از آنکه پیکر مطهّر حضرت عبدالعظیم (ع) در میان خیل عظیم مردم تشییع شهر، در آن شهر به خاک سپرده شد.

قرن هاست که حرم با شکوه حضرت عبدالعظیم (ع)، با جلوه ای ملکوتی و معنوی که داشته، کهربای جانهای مشتاق و دلهای پاک بوده است و همواره قلوب اهل معرفت، کبوتر وار برگرد حرمش طواف کرده است.

فضیلت و ثواب زیارت

فرهنگ زیارت در مکتب شیعه، از شیوه های اساسی احیای نام و یاد بزرگان، عالمان و اولیای خدا است. حضوریافتن در کنار قبور انسانهای والا و برجسته، هم ارج نهادن به پاکی و صداقت و ایمان و جهاد آنان است و هم الگوگیری از زندگی و الهام جویی از نام ویاد ایشان است، لذا تشویق های بسیاری که در روایات اسلامی پیرامون زیارت مرقد ائمه ی معصومین و امامزادگان بزرگوار آمده است، یک دستور تربیتی و ارشادی است. زیارت حرم باصفای حضرت عبدالعظیم حسنی علیه السلام نیز در همین راستا مورد تأکید و توجه بوده است که در روایتی از امام هادی (ع) آمده است که هر کس قبر حضرت عبدالعظیم (ع) را زیارت کند، خداوند بهشت را به او پاداش می دهد! ۸

وهمچنین در نقل دیگری آمده است که مردی از اهل ری، خدمت امام هادی (ع) رسید. امام از او پرسید: کجا بودی؟ گفت: به زیارت سیّد الشهدا (ع) رفته بودم. حضرت فرمود: بدان که اگر قبر عبدالعظیم حسنی را زیارت کنی، گویا حسین بن علی علیه السّلام را زیارت کرده ای.۹

اینکه زیارت حضرت عبدالعظیم (ع) پاداش بهشت دارد و یا همچون زیارت کربلا ارزشمنداست، دلیل و نشانه ی مقام والا و عالی آن سیّد بزرگوار در نزد خدا و اهل بیت عصمت (ع)است؛ چراکه وی درآن دوران سخت و پرخطر، مطیع امامان بود و فروغ احادیت و کلمات نورانی ائمه ی اطهار(ع) را در شهرهای مختلف می گستراند؛ لذا فعالیت او در چنان شرایط خطیر از ارزش خاصی برخوردار بود.

پی نوشت ها:

۱- کمال الدین، ج ۲، ص ۵۱.

۲- اختران فروزان ری، ص ۳۷.

۳- من لایحضره الفقیه، ج ۲، ص ۸۰.

۴- امام زادگان ری، جلد ۱، ص ۷۴.

۵- رجال نجاشی، ص ۲۴۷.

۶- روح و ریحان، ص ۲۴۸.

۷- همان منبع، ص ۱۲۲.

۸- کامل الزیارات، ص ۳۲۴..

شاعر افغانستانی از دیدار اخیر با امام خامنه‌ای می‌گوید قدسی: آقا فرمودند سلام مرا به برادران افغانستانی‌ام برسان

سید فضل‌الله قدسی شاعر و مجاهد افغانستان

شاعر، نویسنده و از مجاهدین جبهه سازمان فدائیان اسلام افغانستان که در دیدار اخیر برخی شاعران و مداحان با امام خامنه‌ای در مشهد حضور داشته می‌گوید آقا به من فرمودند هر وقت برگشتی سلام مرا به برادران افغانستانی‌ام برسان.

حجت‌السلام والمسلمین «سید فضل‌الله قدسی» شاعر، نویسنده، فرهیخته و از مجاهدین جبهه سازمان فدائیان اسلام افغانستان در دوران حکومت کمونیستی و تجاوز ارتش سرخ اتحاد جماهیر شوروی به این کشور در مصاحبه با خبرنگار دفتر منطقه‌ای تسنیم از دیدار صمیمانه با مقام معظم رهبری امام خامنه‌ای دامت برکاته در بارگاه مطهر رضوی در مشهد مقدس سخن گفت.

وی در این گفت‌وگو به نکات قابل توجهی اشاره دارد که در ادامه گفت‌وگوی خبرنگار تسنیم با حجت‌السلام والمسلمین قدسی را مطالعه می‌کنید:

تسنیم: جناب آقای قدسی لطفا از چگونگی دیدار خود با مقام معظم رهبری بگویید؟

دیدار با مقام معظم رهبری در حرم مطهر رضوی لطف ویژه‌ای و غیر مترقبه‌ای بود که با این توفیق غافلگیر شدم، در این دیدار تعداد ملاقات کنندگان محدود بود و بیشتر از مداحان محترم و تعداد معدودی از شاعران عزیز حضور داشتند.

جلسه به طول انجامید و حضرت آقا فرمودند وقت نماز نزدیک است و به علت کمبود وقت باید از دوستان استفاده بیشتر شود، عده‌ای را از جمله بنده نام بردند تا اشعاری را قرائت کنم و حاج احمد واعظی هم که مجری برنامه بودند نیز سعی داشتند این اتفاق رقم بخورد.

موقع نماز رسید و فرصتی پیش نیامد تا بنده شعر بخوانم، بعد از نماز آقا از بین جمعیت بنده را صدا زدند، خدمت ایشان رسیدم و فرمودند که امروز نشد از اشعار شما استفاده کنیم.

در ادامه صحبت‌هایی که با آقا داشتم ایشان با لحنی خاص به من تصریح کردند:  هر وقت به افغانستان برگشتی سلام مرا به برادران افغانستانی‌ام برسان.

دیدار با مقام معظم رهبری توفیقی بود که در این ایام برای من پیش آمد که برای من سرشار از توفیقات معنوی بود.

تسنیم: دیدگاه مقام معظم رهبری را در مورد جامعه فرهنگی افغانستان را چطور می‌بینید؟

حضرت آقا علاوه بر عنایت ویژه‌ نسبت به جامعه فرهنگی افغانستان دریافت بسیار دقیق و مثبتی نیز دارند از اینکه فرهنگیان افغانستان مخصوصا طیف شاعران و نویسندگان این کشور انسان‌های موفقی در کارهایشان هستند.

وقتی حضرت آقا چنین دیدگاه و ذهنیتی را بروز می‌دهند، به نوبه خود بسیار مثبت و تأثیرگذار است.

تسنیم: دریافت شخصی شما از دیدار با مقام معظم رهبری چیست؟

وقتی در خدمت آقا مشرف می‌شوم بیشتر بعد معنوی دیدار برای من اهمیت پیدا می‌کند و دستاورد معنوی از حضور در کنار ایشان برای انسان نصیب می‌شود، انسان به شدت تحت تأثیر فضای روحانی قرار می‌گیرد که با حضور ایشان به آفرینش رسیده است.

همیشه حضور در کنار آقا چه زمانی که در ماه مبارک رمضان توفیق دیدار را دارم و چه در زمان‌های دیگر، جنبه معنوی و روحانی برای من بیشتر حائز اهمیت است.

خوشبختانه ساعاتی را که انسان در محضر آقا حضور دارم حس می‌کنم در فضا و عالمی متفاوت از محیطی به سر می‌برد که تا الان در آن محیط بودم و این چیزی است که توفیق می‌شود.

تسنیم: در دیدار اخیر چه چیزی برای شما تازگی داشت؟

در مجموع چیزی که در محفل اخیر برای من جالب بود، مداحان یک رویکرد بسیار خوبی داشتند در مورد قضیه شهدا و مدافعان حرم و مخصوصا با تصریح بر شهدا و مجاهدین فاطمیون که متعلق به هموطنان افغانستانی ما است.

این هم رویکرد بسیار خوبی بود و فکر کردم که این یک حقیقت جدیدی است که در فضای فرهنگی و ادبی جمهوری اسلامی ایران در حال پررنگ شدن است و مورد عنایت همه قرار می‌گیرد.

تسنیم: با اشاره به صحبت‌های شما به نظر جنابعالی دیدگاه مقام معظم رهبری با اشرافی که به مسائل فرهنگی و ادبی منطقه دارند از لحاظ بحث محتوایی و تولیدات فرهنگی افغانستان و مهاجرین چطور است؟

با وجودی که توفیق دیدار با مقام معظم رهبری کم پیش می‌آید، اما نحوه برخورد و مواجهه ایشان با دوستان و کسانی که در محضر ایشان حضور می‌یابند به قدری صمیمی و خودمانی است که گویی سال‌های سال در کنار ایشان بوده‌ایم.

ایشان با آفریده‌های ادبی و فرهنگی جامعه مهاجرین آشنایی کاملی دارند، نکته‌ای هم که قبلا نیز ثابت شده این است که اولین آفرینش‌های ادبی که از چهره‌های شاخص ادبی چه در عرصه ادبیات داستانی چه ادبیات منظوم را ایشان مطالعه می‌کنند.

ایشان کتاب‌هایی را در زمینه رمان مطالعه کرده‌اند که هنوز در سطح کلان جامعه فرهنگی ایران آن اثر حضور پیدا نکرده، به عنوان مثال کتابی از یک رمان افغانستانی به زبان انگلیسی نوشته شده بود که در ایران ترجمه شد و اولین کسی که این ترجمه را مطالعه کرده و اظهار نظر می‌کند حضرت آقا هستند.

این نشان می‌دهد که ایشان عنایت ویژه‌ای به آثار ادبی که از سوی فرهنگیان فارسی زبان چه ایرانی و چه افغانستانی نوشته می‌شوند، دارند.

حضرت آقا حرکت فرهنگی و نشاط فرهنگی که در افغانستان وجود دارد را پدیده و تافته جدا بافته‌ای نمی‌داند بلکه جز مجموعه نشاط‌های فرهنگی می‌دانند که در حوزه زبان فارسی شکل گرفته است.

تسنیم: مطلب حائز اهمیتی هست که بخواهید به آن اشاره کنید؟

در مورد نشست سالانه‌‌ای که حضرت آقا در نیمه ماه مبارک رمضان با حلقات ادبی و شاعران دارند پیشنهادی دارم که امیدوارم به دست متصدیان این امر برسد، پیشنهادم این است که سعی شود از داخل افغانستان تعداد بیشتری را برای دیدار با مقام معظم رهبری دعوت کنند، مخصوصا از کسانی که حضورشان تاکنون در حوزه ادبی ایران یا نبوده یا اندک بوده است.

همچنین به حضور برادران اهل تسنن ما نیز برای دیدار با آقا بیشتر توجه شود که برای ما بر حسب تجربه ثابت شده کسانی که پیش از این ما در کنارشان بودیم و در اینجا حضور پیدا کرده‌اند، حضور در محفلی که در محضر آقا برگزار می‌شود از لحاظ روحی و روانی تأثیر فوق‌العاده‌ای بر این دوستان ما داشته است.

نامه فدراسیون جهانی بوکس درخصوص زمان رقابت تنها نماینده بوکس ایران در ریو

فدراسیون جهانی بوکس در نامه ای به فدراسیون بوکس ایران اعلام کرد که «احسان روزبهانی» بوکسور المپیکی ایران باید از روز16 مرداد ماه آماده رقابت با حریفان خود در بازی های المپیک 2016 ریو باشد.

به گزارش روز چهارشنبه پایگاه اطلاع رسانی فدراسیون بوکس، فدراسیون جهانی بوکس در این نامه نوشت: پس از مشخص شدن قرعه کشی رقابت های وزن 81 کیلوگرم در المپیک، روز دقیق نخستین مبارزه روزبهانی در ریودوژانیرو مشخص خواهد شد.
27 بوکسور در وزن 81 کیلوگرم در المپیک ریو حضور خواهد داشت.
سی و یکمین دوره بازی های المپیک از 16 تا 31 مرداد ماه به میزبانی شهر ریودوژانیرو برزیل برگزار می شود و از ایران 63 نفر در 14 رشته ورزشی برابر حریفان جهانی خود صف آرایی می کنند.

تبریک

آمار  کل بازدید از وبلاگ پنهان در خورشید امروز 28 تیر ماه 1395 از مرز 11 هزار نفر گذشت .

  ouromieh.blogsky.com


سرمقاله خط حزب الله درباره موضع رهبر انقلاب درخصوص حقوق های نجومی

نشریه خط حزب الله سرمقاله شماره چهل و یکم خود را به مطلبی با عنوان 'چرا رهبری در پدیده حقوق های نجومی قاطعانه موضع گرفتند؟ اختصاص داد.

به گزارش ایرنا از پایگاه اطلاع رسانی دفتر حفظ و نشر اثار حضرت آیت الله العظمی خامنه ای، در این مطلب می خوانیم:
توجه دادن مسئولان نظام به خدمت صادقانه و دوری از منفعت جویی ها و بهره برداری های شخصی و نگاه مادی به قدرت و تذکر نسبت به دوری از روحیه ی اشرافی یکی از توصیه ها و مطالبات جدی رهبر انقلاب در طول سالیان متمادی بوده است. در سال های پس از پایان دفاع مقدس و ورود کشور به دوران سازندگی نیز شاهد تأکیدات مکرر ایشان در زمینه ساده زیستی، مردم داری، پرهیز از تجمل گرایی و... کاملا مشهود بوده است.

* وظیفه رهبری: جلوگیری از انحراف در مسیر نظام
اکنون نیز زمان زیادی از مطرح شدن بحث «حقوق های نجومی» در جامعه نمی گذشت که رهبر معظم انقلاب اسلامی نسبت به این مسئله موضع گیری کرده و آن را «هجوم به ارزش ها»(1395/04/02) دانستند. رهبر انقلاب چند روز پس از این و در خطبه های عیدفطر به شکل صریح تری به این موضوع پرداخته و ضمن «نامشروع و گناه» دانستن این برداشت ها، از آن به عنوان «خیانت به آرمانهای انقلاب اسلامی»(1395/04/16) تعبیر کرده و خواستار عزل و برکناری افراد متخلف شدند. اما چرا رهبری نسبت به این موضوع که مسئولیت آن به دولت و دستگاه های اجرایی و... برمی گردد، اینگونه واکنش نشان داده و موضع گیری و مطالبه گری کردند؟ فهم درستِ «وظیفه ی رهبری» در نظام اسلامی پاسخ این سوال را روشن می سازد: «وظیفه ی رهبری آنجایی است که احساس کند یک حرکتی دارد انجام میگیرد که این حرکت، مسیر نظام را دارد منحرف میکند. اینجا وظیفه ی رهبری است که بیاید در میدان و به هر شکلی که ممکن است بِایستد و نگذارد؛ ولو مورد جزئی باشد.»(1395/04/16) در واقع اگر با پدیده ی حقوق های نجومی و برداشت های نامشروع به شکل صحیح و قاطعانه مبارزه نشود این مسئله می تواند موجب انحراف در مسیر حرکتیِ نظام اسلامی شود. برای درک بهتر توجه به برخی نکات ضروری است:

1. دونگاه به قدرت: خدمت یا طعمه
در یک تقسیم بندی کلان در حکومت های گوناگون دو نوع جهت گیری و نگاه نسبت به «قدرت» وجود دارد. در حکومت اسلامی «قدرت» فرصتی برای «خدمت به بندگان خدا» است، هیچ کارگزار نظام اسلامی حق ندارد خود را با «اشراف» مقایسه کرده و بدتر از آن با «روحیه ی اشرافی گری و کاسبی» با مسئولیت برخورد کند. در این نگاه قدرت به هیچ عنوان «طعمه» و انقلاب به مثابه 'سفره' و فرصتی برای بهره برداری شخصی نیست: «پذیرفته نیست که مامور عالی رتبه ی نظام جمهوری اسلامی، مثل بقیه ی کاسبیها، مسوولیت خود را یک کاسبی حساب کند. مسوولیتهای والا در نظام جمهوری اسلامی، کاسبی و سرمایه نیست که انسان برای اداره ی دنیای خود به دنبال آن برود. مسوول نظام جمهوری اسلامی حق ندارد به اعیان و اشراف و پولدارها نگاه کند و زندگی خود را با آنها بسنجد... در نظام اسلامی، این ماموریت، طعمه نیست؛ یک مسوولیت و یک خدمت و یک وظیفه بر گردن انسان است.»(1380/09/16) در این نگاه: «قدرت، هدف نیست؛ وسیله یی است برای این که انسان بتواند به اهداف والا برسد.»(1384/05/10) و مسئولان «نوکر مردم» هستند: «فلسفه وجود بنده و امثال بنده و دیگرمسؤولان، خدمت است. ما نوکر و خدمتگزار مردم هستیم. اعتبار و آبروی ما به این است. اسلام این را برای ما معیّن کرده است.»(1382/11/15) این نگاه درست بر خلاف نگاهِ حاکم بر حکومت های طاغوتی است که در آنها «یک وزیر، یک مدیر کل و یک رئیس، از زندگیهای آن چنانی برخوردارند.»(1380/09/16) نگاهی که امروزه در حکومت های لیبرال سرمایه داری تجلی یافته است. باتوجه به این مبانی اعتقادی است که برخورد با «روحیه ی اشرافی گری» و «نگاه مادی و منفعت جویانه به قدرت» از سالیان دور مورد توجه رهبری قرار گرفته است؛ چنانکه پس از دوران دفاع مقدس نیز نسبت به این موضوع هشدار داده اند: «عدّه ای، سازندگی را با مادّیگرایی، اشتباه گرفته اند. سازندگی چیزی است، مادّیگری چیز دیگری است.»(1371/04/22)

2- اشرافی گری مانع تحقق عدالت
وقتی رهبر انقلاب صحبت از پدیده ای چون «مستیِ اشرافی گری» می کنند در واقع به یک «روحیه» و «شیوه و سبک حکومت داری» اشاره دارند. روحیه ای که پدیده ی زشت حقوق های نجومی ناشی از آن است: «آسیب های ناشی از مستی اشرافی گری را کأنّه درست نمی شناسیم؛ وقتی اشرافی گری، اسراف، و تجمّل در جامعه وجود داشته باشد و ترویج بشود، این قضایا به دنبالش پیش می آید و به وجود می آید و همه دنبال این هستند که یک طعمه ای به دست بیاورند و خودشان را از آن سیر کنند، شکم ها را از این مال های حرام پُر کنند.»(1395/04/16) روحیه ی اشرافی گریِ مسئولان از همین نگاه مادی و طاغوتی به قدرت نشأت می گیرد و آفت ها و مصیبت های زیادی را برای جامعه ی اسلامی تولید می کند: «از جمله چیزهایی که روند حرکت به سمت عدالت را در جامعه کُند میکند، نمود اشرافی گری در مسؤولان بالای کشور است... عیب اوّلِ اشرافی گری، اسراف است... عیب دوم بدتر است و آن این است که فرهنگ سازی میکند؛ یعنی چیزی برای مسابقه دادن همه درست میکند.»(1380/06/05)

3- پیشرفت کشور یا کاهش اعتماد مردم؟
پیشرفت انقلاب و کشور با اتکاء به روحیه ی انقلابی و کار جهادی بوده: «ما از اول انقلاب، هر کار بزرگی که توانسته ایم انجام بدهیم، به برکت اعتماد به نفس و بلندپروازی و کار جهادی بوده است.»(1384/10/14) و تنها راه پیشرفت ایران اسلامی نیز همین روحیه است: «راه پیشرفت ایران اسلامی، احیاء روحیّه ی انقلابی و احیاء روحیّه ی مجاهدت است. 5/4/95» البته «هرجور کاری، جهادی نیست.»(1386/04/25) بلکه: «روحیّه ی جهادی یعنی کار را برای خدا انجام دادن، کار را وظیفه ی خود دانستن، همه ی نیروها را در راهِ کارِ درست به میدان آوردن.»(1394/07/22) حال دو راه پیش روی خواص، مسئولان و کارگزاران کشور است. اگر مسئولان اشرافی گری را در پیش بگیرند، علاوه بر توقف روند پیشرفت کشور باید بیش از پیش شاهد پدیده هایی چون حقوق های نجومی و «کاهش اعتماد مردم به نظام»(1395/04/16) بود؛ در صورتی که با انقلابی گری و روحیه و کار جهادی علاوه بر پیشرفت کشور اجر «بالاترین عبادت ها» را کسب می کنند: «شاید هیچ عبادتی بالاتر از عبادت مسئولی نیست که به خاطر تلاش و خدمت به مردم، از راحت و آسایش و امنیت خود صرف نظر می کند.»(1384/05/12)