کانال مهندس سعید مهدی زاده

کانال مهندس سعید مهدی زاده

دانشجوی کارشناسی ارشد مهندسی کامپیوتر . خادم و دانش آموخته طرح ولایت استانی و کشوری . کاندیدای ششمین دوره انتخابات شورای شهر ارومیه
کانال مهندس سعید مهدی زاده

کانال مهندس سعید مهدی زاده

دانشجوی کارشناسی ارشد مهندسی کامپیوتر . خادم و دانش آموخته طرح ولایت استانی و کشوری . کاندیدای ششمین دوره انتخابات شورای شهر ارومیه

روزبهانی: اردوی تیم ملی کشتی فرنگی جو خوبی دارد/ از محمد بنا تشکر می‌کنم

بوکسور المپیکی تیم ملی گفت: اردوی تیم ملی کشتی فرنگی جو خوبی دارد و تمرینات آنها برای من مفید واقع شد.

خبرگزاری فارس: روزبهانی: اردوی تیم ملی کشتی فرنگی جو خوبی دارد/ از محمد بنا تشکر می‌کنم

احسان روزبهانی در گفت‌وگو با خبرنگار ورزشی خبرگزاری فارس، در مورد شرایط برگزاری اردوی تیم ملی APB، اظهارداشت: تمرینات آماده سازی تیم ملی بوکس پس از 10 روز تعطیلی مجددا از روز شنبه آغاز شده و زیر نظر اکبر احدی تمرینات به خوبی برگزار می‌شود. گویا مسئولان فدراسیون ایتالیا دعوت نامه‌ای به فدراسیون ایران ارسال کرده‌اند و قرار است دوباره برای برگزاری اردوی مشترک راهی ایتالیا شویم.

وی در ادامه افزود: یک ماه دیگر باید در مسابقات APB مبارزه کنم، اما هنوز حریفم مشخص نشده و به زودی محل برگزاری مسابقات و حریفم را فدراسیون جهانی اعلام خواهد کرد.

روزبهانی از تمرینات خود با اعضاء تیم ملی کشتی فرنگی، گفت: طی روز‌هایی که اردوها تعطیل بود با اعضای تیم ملی کشتی فرنگی، تمرین می‌کردم. آنها تمرینات سنگینی دارند و خیلی برای من مفید واقع شد. هیچ مشکلی وجود نداشت و به راحتی کنار آنها تمرین می‌کردم.

بوکسور المپیکی تیم ملی کشورمان در پایان،خاطرنشان کرد: از محمد بنا، بشیر معمارزاده، حمید سوریان که در این مدت به من کمک کردند تشکر می‌کنم. اردوی تیم ملی کشتی فرنگی واقعا سنگین برگزار می‌شود و جو بسیار خوبی را دارد. از شرایط تمرینات کشتی فرنگی راضی هستم و برای همه آنها آرزوی موفقیت دارم. امیدوارم نتایج خوبی را در مسابقات کسب کنند.

هشدار رهبری درباره نفوذ ملی است/ جاسوس‌های دستگیر شده اعترافاتی کرده‌اند


یک عضو هیات رئیسه مجلس خبرگان رهبری تاکید کرد که هشدار مقام معظم رهبری درباره نفوذ نه یک هشدار جناحی، بلکه یک هشدار ملی است.

حجت الاسلام و المسلمین سید احمد خاتمی در گفت‌وگو با خبرنگار خبرگزاری دانشجویان ایران ( ایسنا)، با اشاره به بیانات مقام معظم رهبری درباره نفوذ اظهار کرد: رهبر معظم انقلاب هشدار دادند که باید مراقب نفوذ دشمن در مباحث سیاسی، فرهنگی و اقتصادی بود و فرمودند که خطرناکتر از همه این‌ها نفوذ فرهنگی است که از درون به ملت آسیب می رساند. این هشدار نه خطی، نه جناحی و نه حزبی است، بلکه یک هشدار ملی به حساب می‌آید.

وی افزود: کلید واژه نفوذ واژه‌ای است که مقام معظم رهبری بعد از مسائل برجام در رهنمودهای خودشان داشتند و نشان از درایت،‌ بصیرت و هوشیاری رهبر معظم انقلاب بعد از برجام است. ایشان به عنوان چشم بیدار ملت،‌ دشمن را دقیق شناختند و روشهای دشمن را دقیقا تحلیل کردند و با این کلید واژه هشدار دادند که باید مراقب نفوذ دشمن بود.

خاتمی با بیان اینکه مراقبت در عرصه نفوذ کشور را از خطر می رهاند یادآور شد:‌ این واژه‌ای است که دقت در آن می‌تواند سبب هوشیاری و بصیرت شود. نباید بعضی ها با واژه‌هایی مثل استفاده جناحی جلوی روشنگری ها در این باره را بگیرند چون چه بخواهند چه نخواهند آمریکا برای نفوذ دست و پا می زند. روشن است که در خود واژه نفوذ،‌ پنهانکاری خوابیده است و دشمن به طور علنی نمی ‌گوید که من آمده‌ام تا نفوذ کنم.

وی همچنین بیان کرد: این فرمایش حضرت آقا ریشه قرآنی هم دارد. 350 آیه قرآن مربوط به منافقین است. منافقین یعنی همین نفوذی‌ها. قرآن می فرماید که در بین شما کسانی هستند که برای دشمنان جاسوسی می‌کنند. این‌ها همان نفوذی‌ها هستند. هشدار مقام معظم رهبری یک هشدار اساسی است که مراقبت در این زمینه کشور را در مقابل خطر بیمه می‌کند.

این عضو مجلس خبرگان رهبری در ادامه عنوان کرد: از همه دلسوزان نظام اسلامی تقاضا می کنم که به تبیین این واژه و شیوه های نفوذ دشمن بپردازند نه اینکه با استفاده از کلماتی مثل جناحی و امثالهم جلوی تحلیل این خط را بگیرند. می‌گویند یک روز قصه فتنه بود،‌ یک روز قصه نفوذ و یک روز قصه پایگاه دشمن. بله این‌ها واقعیاتی هستند که وجود داشته و دارند و چرا برخی‌ها می‌خواهند انکار کنند؟

وی خاطر نشان کرد: در سال 88 جریان فتنه بوده و الان جریان نفوذ است. در مقطعی هم برخی رسانه ها پایگاه دشمن شده بودند ولی کسانی اگر اینچنین فکر کنند که این واژه‌ها برای سرکوب عده‌ای و میدان دادن به عده دیگری است اشتباه می‌کنند. این حرف تحریف جدی واقعیت و دروغی بزرگ است.

خاتمی در پایان گفت: کسانی که خط درست را دنبال می‌کنند کسی به سراغشان نمی‌آید. مشخص است که این‌ها که نفوذی دشمن هستند یا از دشمن پول گرفته‌اند کما اینکه همین جاسوس‌های دستگیر شده اعترافاتی هم کرده اند، باید بهراسند و نگران باشند، اما آن‌ها که خط‌شان سالم است جای نگرانی ندارند.

توصیه و تأکید رهبر معظم انقلاب: زائران اربعین ضوابط و مقررات را درخصوص خروج از کشور رعایت کنند


حضرت آیت الله خامنه ای رهبر معظم انقلاب اسلامی صبح امروز (دوشنبه) در جلسه درس خارج فقه، زائران اربعین را به رعایت ضوابط و مقررات توصیه و تأکید کردند: دولت در خصوص خروج از کشور مقرراتی معین کرده که حتماً باید مراعات شود و حرکت خارج از این ضوابط مطلوب نیست.

رهبر معظم انقلاب در ادامه این جلسه، پدیده بی نظیر و حرکت عظیم و پر معنای راهپیمایی اربعین حسینی علیه السلام را حسنه ای ماندگار خواندند و گفتند: ترکیب «عشق و ایمان» و «عقل و عاطفه» از ویژگی های منحصر به فرد مکتب اهل بیت علیهم السلام است و حرکت عاشقانه و مؤمنانه مردم از کشورهای مختلف جهان در این پدیده بی سابقه، بدون تردید از جمله شعائر الهی است.
حضرت آیت الله خامنه ای با اشاره به بزرگواری و محبت مردم عراق در پذیرایی از زائران اربعین، به کسانی که توفیق حضور در این حرکت پر معنا و پر مغز را پیدا کرده اند توصیه کردند این فرصت را مغتنم بشمارند و افزودند: ما نیز از دور به حال زائران اربعین غبطه می خوریم و آرزو می کنیم ای کاش همراه شما بودیم.
رهبر انقلاب، فرصت ارتباط معنوی و عاشقانه با خاندان پیامبر اکرم(ص) و زیارت این عناصر ممتاز، برجسته، نورانی و ملکوتی را از امتیازات تفکر شیعی در میان فرق اسلامی دانستند و گفتند: حرکت عظیم مردم از ایران و سایر کشورهای جهان برای حضور در راهپیمایی اربعین، جلوه ای از ویژگیهای برجسته مکتب اهل بیت علیهم السلام است که در آن، هم «ایمان، اعتقاد قلبی و باورهای راستین» موج می زند هم «عشق و محبت».
ایشان همچنین زائران اربعین را به رعایت ضوابط و مقررات توصیه و تأکید کردند: دولت در خصوص خروج از کشور مقرراتی معین کرده که حتماً باید مراعات شود و حرکت خارج از این ضوابط مطلوب نیست.

نامه دوم رهبر انقلاب به جوانان غرب/تروریسم درد مشترک ما و شما است

نامه آقا

متن کامل نامه رهبر انقلاب اسلامی به عموم جوانان در کشورهای غربی‌ به‌شرح ذیل است:

بسم‌الله‌الرّحمن‌الرّحیم

به عموم جوانان در کشورهای غربی‌

حوادث تلخی که تروریسم کور در فرانسه رقم زد، بار دیگر مرا به گفتگو با شما جوانان برانگیخت.

برای من تأسّف‌بار است که چنین رویدادهایی بستر سخن را بسازد، اما واقعیت این است که اگر مسائل دردناک، زمینه‌ای برای چاره‌اندیشی و محملی برای همفکری فراهم نکند، خسارت دوچندان خواهد شد. رنج هر انسانی در هر نقطه از جهان، به‌ خودی‌ خود برای همنوعان اندوه‌بار است.

منظره‌ کودکی که در برابر دیدگان عزیزانش جان می‌دهد، مادری که شادی خانواده‌اش به عزا مبدّل می‌شود، شوهری که پیکر بی‌جان همسرش را شتابان به‌سویی می‌برد و یا تماشاگری که نمی‌داند تا لحظاتی دیگر آخرین پرده‌ نمایش زندگی را خواهد دید، مناظری نیست که عواطف و احساسات انسانی را برنینگیزد.

هرکس که از محبّت و انسانیت بهره‌ای برده باشد، از دیدن این صحنه‌ها متأثّر و متألّم می‌شود؛ چه در فرانسه رخ دهد، چه در فلسطین و عراق و لبنان و سوریه، قطعاً یک‌ و نیم میلیارد مسلمان همین احساس را دارند و از عاملان و مسبّبان این فجایع، منزجر و بیزارند.

اما مسئله این است که رنج‌های امروز اگر مایه‌ ساختن فردایی بهتر و ایمن‌تر نشود، فقط به خاطره‌هایی تلخ و بی‌ثمر فرو خواهد کاست. من ایمان دارم که تنها شما جوان‌هایید که با درس گرفتن از ناملایمات امروز، قادر خواهید بود راه‌هایی نو برای ساخت آینده بیابید و سدّ بیراهه‌هایی شوید که غرب را به نقطه‌ کنونی رسانده است.

درست است که امروز تروریسم درد مشترک ما و شما است، اما لازم است بدانید که ناامنی و اضطرابی که در حوادث اخیر تجربه کردید، با رنجی که مردم عراق، یمن، سوریه و افغانستان طیّ سال‌های متمادی تحمّل کرده‌اند دو تفاوت عمده دارد؛ نخست اینکه دنیای اسلام در ابعادی به‌مراتب وسیع‌تر، در حجمی انبوه‌تر و به‌مدّت بسیار طولانی‌تر قربانی وحشت‌افکنی و خشونت بوده است و دوم اینکه متأسّفانه این خشونت‌ها همواره از طرف برخی از قدرت‌های بزرگ به‌شیوه‌های گوناگون و به‌شکل مؤثّر حمایت شده است.

امروز کمتر کسی از نقش ایالات متّحده‌ آمریکا در ایجاد یا تقویت و تسلیح القاعده، طالبان و دنباله‌های شوم آنان بی‌اطّلاع است. در کنار این پشتیبانی مستقیم، حامیان آشکار و شناخته‌شده‌ تروریسم تکفیری، علی‌رغم داشتن عقب‌مانده‌ترین نظام‌های سیاسی، همواره در ردیف متّحدان غرب جای گرفته‌اند و این در حالی است که پیشروترین و روشن‌ترین اندیشه‌های برخاسته از مردم‌سالاری‌های پویا در منطقه، بی‌رحمانه مورد سرکوب قرار گرفته است. برخورد دوگانه‌ غرب با جنبش بیداری در جهان اسلام، نمونه‌ گویایی از تضاد در سیاست‌های غربی است.

چهره‌ دیگر این تضاد، در پشتیبانی از تروریسم دولتی اسرائیل دیده می‌شود. مردم ستمدیده‌ فلسطین بیش از شصت سال است که بدترین نوع تروریسم را تجربه می‌کنند.

اگر مردم اروپا اکنون چند روزی در خانه‌های خود پناه می‌گیرند و از حضور در مجامع و مراکز پرجمعیت پرهیز می‌کنند، یک خانواده‌ فلسطینی ده‌ها سال است که حتّی در خانه‌ خود از ماشین کشتار و تخریب رژیم صهیونیست در امان نیست.

امروزه چه‌نوع خشونتی را می‌توان از نظر شدّت قساوت با شهرک‌سازی‌های رژیم صهیونیست مقایسه کرد؟ این رژیم بدون اینکه هرگز به‌طور جدّی و مؤثّر مورد سرزنش متّحدان پرنفوذ خود و یا لااقل نهادهای به‌ظاهر مستقلّ بین‌المللی قرار گیرد، هرروز خانه‌ فلسطینیان را ویران و باغ‌ها و مزارع‌شان را نابود می‌کند، بی‌آنکه حتّی فرصت انتقال اسباب زندگی یا مجال جمع‌آوری محصول کشاورزی را به آنان بدهد؛ و همه‌ اینها اغلب در برابر دیدگان وحشت‌زده و چشمان اشکبار زنان و کودکانی روی می‌دهد که شاهد ضرب و جرح اعضای خانواده‌ خود و در مواردی انتقال آنها به شکنجه‌گاه‌های مخوفند.

آیا در دنیای امروز، قساوت دیگری را در این حجم و ابعاد و با این تداوم زمانی می‌شناسید‌؟ به گلوله بستن بانویی در وسط خیابان فقط به‌جرم اعتراض به سربازِ تا دندان مسلّح، اگر تروریسم نیست پس چیست؟ این بربریّت چون توسّط نیروی نظامی یک دولت اشغالگر انجام می‌شود، نباید افراطی‌گری خوانده شود؟ یا شاید این تصاویر فقط به این علّت که شصت سال مکرّراً از صفحه‌ تلویزیون‌ها دیده شده، دیگر نباید وجدان ما را تحریک کند.

لشکرکشی‌های سال‌های اخیر به دنیای اسلام که خود قربانیان بی‌شماری داشت، نمونه‌ای دیگر از منطق متناقض غرب است. کشورهای مورد تهاجم، علاوه بر خسارت‌های انسانی، زیرساخت‌های اقتصادی و صنعتی خود را از دست داده‌اند، حرکت آنها به‌سوی رشد و توسعه به توقّف یا کندی گراییده و در مواردی ده‌ها سال به عقب برگشته‌اند؛ با وجود این، گستاخانه از آنان خواسته می‌شود که خود را ستمدیده ندانند.

چگونه می‌توان کشوری را به ویرانه تبدیل کرد و شهر و روستایش را به خاکستر نشاند، سپس به آنها گفت که "لطفاً خود را ستمدیده ندانید!"، به‌جای دعوت به نفهمیدن و یا از یاد بردن فاجعه‌ها، آیا عذرخواهیِ صادقانه بهتر نیست؟ رنجی که در این سال‌ها دنیای اسلام از دورویی و چهره‌آرایی مهاجمان کشیده است، کمتر از خسارت‌های مادّی نیست.

جوانان عزیز! من امید دارم که شما در حال یا آینده، این ذهنیّت آلوده به تزویر را تغییر دهید؛ ذهنیّتی که هنرش پنهان کردن اهداف دور و آراستن اغراض موذیانه است.

به‌نظر من نخستین مرحله در ایجاد امنیت و آرامش، اصلاح این اندیشه‌ خشونت‌زا است. تا زمانی که معیارهای دوگانه بر سیاست غرب مسلّط باشد و تا وقتی که تروریسم در نگاه حامیان قدرتمندش به انواع خوب و بد تقسیم شود و تا روزی که منافع دولت‌ها بر ارزش‌های انسانی و اخلاقی ترجیح داده شود، نباید ریشه‌های خشونت را در جای دیگر جستجو کرد.

متأسّفانه این ریشه‌ها طیّ سالیان متمادی به‌تدریج در اعماق سیاست‌های فرهنگی غرب نیز رسوخ کرده و یک هجوم نرم و خاموش را سامان داده است.

بسیاری از کشورهای دنیا به فرهنگ بومی و ملّی خود افتخار می‌کنند، فرهنگ‌هایی که در عین بالندگی و زایش، صدها سال جوامع بشری را به‌خوبی تغذیه کرده است؛ دنیای اسلام نیز از این امر مستثنا نبوده است.

اما در دوره‌ معاصر، جهان غرب با بهره‌گیری از ابزارهای پیشرفته، بر شبیه‌سازی و همانندسازی فرهنگی جهان پافشاری می‌کند. من تحمیل فرهنگ غرب بر سایر ملّت‌ها و کوچک شمردن فرهنگ‌های مستقل را یک خشونت خاموش و بسیار زیانبار تلقّی می‌کنم.

تحقیر فرهنگ‌های غنی و اهانت به محترم‌ترین بخش‌های آنها در حالی صورت می‌گیرد که فرهنگ جایگزین به‌هیچ‌وجه از ظرفیت جانشینی برخوردار نیست، به‌طور مثال دو عنصر «پرخاشگری» و «بی‌بندوباری اخلاقی» که متأسّفانه به مؤلّفه‌های اصلی فرهنگ غربی تبدیل شده است، مقبولیت و جایگاه آن را حتّی در خاستگاهش تنزّل داده است.

اینک سؤال این است که: اگر ما یک فرهنگ ستیزه‌جو، مبتذل و معناگریز را نخواهیم، گنهکاریم؟ اگر مانع سیل ویرانگری شویم که در قالب انواع محصولات شبه‌هنری به‌سوی جوانان ما روانه می‌شود، مقصّریم؟ من اهمّیت و ارزش پیوندهای فرهنگی را انکار نمی‌کنم. این پیوندها هرگاه در شرایط طبیعی و با احترام به جامعه‌ پذیرا صورت گرفته، رشد و بالندگی و غنا را به ارمغان آورده است. در مقابل، پیوندهای ناهمگون و تحمیلی، ناموفّق و خسارت‌بار بوده است.

با کمال تأسّف باید بگویم که گروه‌های فرومایه‌ای مثل داعش، زاییده‌ این‌گونه وصلت‌های ناموفّق با فرهنگ‌های وارداتی است. اگر مشکل واقعاً عقیدتی بود، می‌بایست پیش از عصر استعمار نیز نظیر این پدیده‌ها در جهان اسلام مشاهده می‌شد، در حالی‌ که تاریخ، خلاف آن را گواهی می‌دهد.

مستندات مسلّم تاریخی به‌روشنی نشان می‌دهد که چگونه تلاقی استعمار با یک تفکّر افراطی و مطرود، آن‌ هم در دل یک قبیله‌ بدوی، بذر تندروی را در این منطقه کاشت، وگرنه چگونه ممکن است از یکی از اخلاقی‌ترین و انسانی‌ترین مکاتب دینی جهان که در متن بنیادینِ خود، گرفتن جان یک انسان را به‌مثابه‌ کشتن همه‌ بشریّت می‌داند، زباله‌ای مثل داعش بیرون بیاید؟

از طرف دیگر باید پرسید: چرا کسانی که در اروپا متولّد شده‌اند و در همان محیط، پرورش فکری و روحی یافته‌اند، جذب این نوع گروه‌ها می‌شوند؟ آیا می‌توان باور کرد که افراد با یکی دو سفر به مناطق جنگی، ناگهان آن‌قدر افراطی شوند که هموطنان خود را گلوله‌باران کنند؟ قطعاً نباید تأثیر یک عمر تغذیه‌ فرهنگی ناسالم در محیط آلوده و مولّد خشونت را فراموش کرد.

باید در این زمینه تحلیلی جامع داشت، تحلیلی که آلودگی‌های پیدا و پنهان جامعه را بیابد. شاید نفرت عمیقی که طیّ سال‌های شکوفایی صنعتی و اقتصادی در اثر نابرابری‌ها و احیاناً تبعیض‌های قانونی و ساختاری در دل اقشاری از جوامع غربی کاشته شده، عقده‌هایی را ایجاد کرده که هر از چندی بیمارگونه به این صورت گشوده می‌شود.

به‌‌هرحال این شما هستید که باید لایه‌های ظاهری جامعه‌ خود را بشکافید، گره‌ها و کینه‌ها را بیابید و بزدایید. شکاف‌ها را به‌جای تعمیق، باید ترمیم کرد. اشتباه بزرگ در مبارزه با تروریسم، واکنش‌های عجولانه‌‌ای است که گسست‌های موجود را افزایش دهد.

هر حرکت هیجانی و شتاب‌زده که جامعه‌ مسلمان ساکن اروپا و آمریکا را که متشکّل از میلیون‌ها انسان فعّال و مسئولیّت‌پذیر است، در انزوا یا هراس و اضطراب قرار دهد و بیش از گذشته آنان را از حقوق اصلی‌شان محروم سازد و از صحنه‌ اجتماع کنار گذارَد، نه‌تنها مشکل را حل نخواهد کرد بلکه فاصله‌ها را عمق و کدورت‌ها را وسعت خواهد داد.

تدابیر سطحی و واکنشی ــ مخصوصاً اگر وجاهت قانونی بیابد ــ جز اینکه با افزایش قطب‌بندی‌های موجود، راه را بر بحران‌های آینده بگشاید، ثمر دیگری نخواهد داشت.

طبق اخبار رسیده، در برخی از کشورهای اروپایی مقرّراتی وضع شده است که شهروندان را به جاسوسی علیه مسلمانان وامی‌دارد؛ این رفتارها ظالمانه است و همه می‌دانیم که ظلم، خواه‌ناخواه خاصیّت برگشت‌پذیری دارد.

وانگهی مسلمانان، شایسته‌ این ناسپاسی‌ها نیستند. دنیای باختر قرن‌ها است که مسلمانان را به‌خوبی می‌شناسد؛ هم آن روز که غربیان در خاک اسلام میهمان شدند و به ثروت صاحبخانه چشم دوختند و هم روز دیگر که میزبان بودند و از کار و فکر مسلمانان بهره جستند، اغلب جز مهربانی و شکیبایی ندیدند.

بنابراین من از شما جوانان می‌خواهم که بر مبنای یک شناخت درست و با ژرف‌بینی و استفاده از تجربه‌های ناگوار، بنیان‌های یک تعامل صحیح و شرافتمندانه را با جهان اسلام پی‌ریزی کنید.

در این صورت در آینده‌ای نه‌‌چندان دور خواهید دید بنایی که بر چنین شالوده‌ای استوار کرده‌اید سایه‌ اطمینان و اعتماد را بر سر معمارانش می‌گستراند، گرمای امنیت و آرامش را به آنان هدیه می‌دهد و فروغ امید به آینده‌ای روشن را بر صفحه‌ گیتی می‌تاباند.

سیّدعلی خامنه‌ای

8 آذر 1394